ونسان ون گوگ در سیام مارچ ۱۸۵۳ در شهر گروت زندرت واقع در جنوب هلند به دنیا آمد.
ونسان ون گوگ در سن ۱۶ سالگی در سال ۱۸۶۹ شروع به کارآموزی در جوپیل وسیا (Goupil and cia) دلالان بین المللی هنر در شعبه اصلی پاریس کرد. در سال ۱۸۷۳ به جوپیل واقع در لندن میرود. ارتباط روزانه ونسان ون گوگ با آثار هنری قدرشناسی او را از نقاشی بیان میکند. ونسان ون گوگ نقاشیهای واقع گرایانه حاکی از زندگی روستایی جین فرنکویس دیلف و جولس بر تون را تحسین میکند و بعد از کشیدن چند تابلو علاقهاش را نسبت به کارهای خود از دست میدهد. به پاریس باز میگردد، از جوپیل خارج میشود و تصمیم میگیرد که کشیش شود اما بار دیگر و در سال ۱۸۸۰ برای فراگیری هنر نقاشی به بروکسل رفت و پس از چندی تصمیممیگیرد که یک نقاش شود در حالی که هیچ کس نمیتوانست استعداد بی نظیرش را در این کار حدس بزند. ونسان هویت هنری خود را با رنگهای تاثیر گذار و سادهاش اما با ترکیبات فراموش نشدنی خود شکل داد.
ونسان ون گوگ فعالیتهای جدی خود را به عنوان طراح و نقاش از سال ۱۸۸۰ و در سن ۲۷ سالگی شروع کرد، و از آنجاکه در سن ۳۷ سالگی درگذشت، در واقع تمام آثارش را در ۱۰ سال پایانی عمر خویش آفرید که شامل بیش از ۹۰۰ نقاشی، بیش از ۱۱۰۰ طراحی و ۱۰ چاپ میباشد.
یکی از مهمترین تصاویری که از ونسان ون گوگ به جا مانده است ، خودنگارهای است که نقاش در آن فقط یک گوش دارد. اصل ماجرای بریده شدن گوش ونسان ون گوگ در پرده ای از ابهام قرار دارد. ون گوگ تا روز ۲۳ دسامبر دو گوش درسته داشت، اما روز بعد که او را در بستر غرق خون یافتند، جای گوش راست او خالی بود و به یاد نمیآورد چه بلایی به سرش آمده است. درباره چگونگی ماجرا حرف و حدیث زیاد است و دو روایت بر سر زبانها است:
اول: ونسان ون گوگ که در اوایل سال ۱۸۸۸ به توصیه برادر کوچک و مهربانش تئو به شهر آرل در جنوب فرانسه کوچ کرده بود، چند ماه بعد به ناراحتی روحی و افسردگی شدید دچار شد؛ او در کابوسهای وحشتناک و هذیانآلود دست و پا میزد و به عوالم جنون نزدیک میشد. هنرمند رنجور و حساس که از مدتی پیش در گوش راست خود صداهایی تحملناپذیر میشنید، تصمیم گرفت با اقدامی قطعی خود را از شر گوش راحت کند.
دوم: روایت دیگر این است که ونسان ون گوگ به یک روسپی به نام راشل دل بسته بود و چون مال و منالی نداشت به او بدهد، به دلبر خود قول داده بود که به او یک “هدیه گرانبها” تقدیم کند، و این البته گوش خودش بود. برای این روایت گواه واقعی وجود دارد، زیرا راشل واقعاً گوش بریده را دریافت کرد.
در تمام نقاشیهای ونسان ون گوگ توجه زیادی به جزئیات چیزهایی مانند رنگ و ترکیب شده است و هنوز تعداد زیادی از تابلوهای پرتره آن به نظر نامتعادل میرسد مطالعه دقیق روی آثار ونسان ون گوگ نشان میدهد که او دقت لازم برای رسیدن به شخصیت کامل مدلهایش انجام داده است و این موارد است که سبک بینظیر او را میسازند آثار وان گوگ نه تنها از نظر منتقدین هنرمند و دانش پژوهان بلکه از نظر عاشقان نیاموخته هنر نقاشی از ارزشمندترین آثار قابل درک در سراسر جهان است.
ونسان ون گوگ در یکی از نامههایش به برادرش تئو مینویسد:
من اکنون فقط غرق در مطالعه هستم. مطالعه، مطالعه، مطالعه و … و هیچ چیز مرا از داشتن یک مطالعه خوب باز نمیدارد و حدس میزنم که تنها یک اثر از ۲۰ اثرم قابلیت فروش داشته باشد البته شاید بعدها ارزش فروش پیدا کنند
ونسان ون گوگ نابغه هنر امپرسیونیسم در نقاشی بود. هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی به سر میبرد و در تمام طول عمر خود تنها یک تابلو یعنی تاکستان سرخ را فروخت، اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان پسادریافتگر شناخته میشود.
با بازخوانی این نقل قول از ونسان ون گوگ بهتر میتوان نگاه او به هنر را دریافت کرد:
باید سعی کنیم معنای واقعی کار هنرمندان بزرگ را بفهمیم استادان مسلم و چیره دست در شاهکارهایشان ما را به دو صورت به سوی خدا هدایت میکنند یکی آن را در کتابی مینویسد و میگوید و دیگری در تابلوی نقاشی
روز به روز فرورفتگی و افسردگی ونسان ون گوگ عمیقتر میشد با این حال او تنها در ۲ ماه پایانی عمرش ۹۰ نقاشی برجای گذاشت.
ونسان ون گوگ در ۲۹ ژوئیه ۱۸۹۰ در سن ۳۷ سالگی در شهر “اور سور اواز” در فرانسه در اثر شلیک گلوله به شکمش زخمی شد و روز بعد در مهمانسرای رَوو درگذشت.
بر اساس تصور عامه مردم وی خودکشی کردهاست ولی بر اساس تحقیقات صورت گرفته، مرگ ونسان ون گوگ در اثر شلیک گلوله از یک تفنگ معیوب توسط دو نوجوان مست صورت گرفته است و وی بعدن تصمیم گرفت که برای حفاظت از آنها، مسئولیت واقعه را بر عهده بگیرد. محققان معتقدند که گلوله با زاویه به قسمت فوقانی شکم ون گوگ اصابت کرده و نه بطور مستقیم. در حالی که در صورت خودکشی انتظار میرود گلوله به طور مستقیم به فرد اصابت کند.
محققان بر اساس شواهد و نامههای بدستآمده معتقدند که ونسان ون گوگ نیت خودکشی نداشته اما زمانی که با مرگ و یا خطر آن مواجه شد، خود را تسلیم مرگ کردهاست
ونسان ون گوگ
منابع : ویکی پدیا / همشهری آنلاین / هامون