پل ورلن ( Paul Verlaine ) شاعر فرانسوی و از چهره های مکتب سمبولیسم در 30 مارس 1844 در شهر متز به دنیا می آید و زندگی پر از هيجان و اضطراب و نوميدی را از سر می گذراند.
پل ورلن معروف به شاعر شهر است. در سال ۱۸۷۱ در جریان کمون پاریس سرپرست انتشارات کمیته رهبری کمون بود و پس از سرکوب خونین این جنبش مخفی شد.
نخستين اثر شاعرانه پل ورلن «اشعار زحلی» بود كه در 22 سالگی انتشار يافت و شهرتی فراوان به دست آورد. سه سال بعد «جشن های هوس آميز» و سال بعد از آن «آواز دلپذير» – مهمترین اثرش- را منتشر كرد. اشعار پل ورلن نیز چنان زندگی اش سرشار از اضطراب و نومیدی است.
پل ورلن با آرتور رمبو شاعر فرانسوی رابطه ی دوستانه ی عمیق و عجیبی داشت به نحوی که همسر و کودک تازه به دنیا آمدهاش را ترک کرد تا با آرتور به انگلستان و بلژیک برود. این سفر در سال 1872 صورت گرفت و چون رمبو میخواست از او جدا گردد در نزاعی که در گرفت رمبو را با تپانچه زخمی کرد و به زندان محکوم شد. در دوران زندان همسر پل ورلن از او طلاق گرفت. افسانههای عاشقان محصول این دوران بود.همین کتاب باعث شهرت او شد.پل ورلن در جوانی دچار پیری زودرس شده بود. و در این دوران به میخوارگی بازگشت.
پل ورلن در آخر عمر خود به مواد مخدر و الکل معتاد شده بود و در فقر و بیچارگی در 8 ژانویه 1896 درگذشت.
نمونهای از اشعار پل ورلن :
در عصرگاهی آمیخته از صورتی و خاکستری،
میدرخشد پیانویی،بوسه میزندبر دستی ظریف،و آوایی بسیار سبک چونان پر،بسیار قدیمی، آرام و دلفریب،میگردد و میچرخدهراسان و رازآلود،در اتاقی که مدتهاعطرآگین ِ بوی « او» بود.این چیست؟مگر گاهوارهای ناگاه،که میپرورد به نوازش،آهسته آهستههستی تهی دست مرا؟چه میخواستی از من،ترانهء دلفریب ِ بازیگوش؟چه میخواستی،مقطع ترجیع بند مردد!که همین زودیهاکنار پنجرهای نیمگشوده بر باغچهای کوچک،جان میسپارد.
پل ورلن
منابع : ویکی پدیا / قاف / خانهی شاعران جهان