ژان پل سارتر را وقتی جوان تر بودم با شیفتگی عجیبی ستایش میکردم! گمان میکردم ژان پل سارتر یک حرفی برای گفتن دارد که انگار در تمام طول تاریخ باید گفته میشده و عقیم مانده بوده! بعد از اینکه آثارش را خوب خواندم دلم میخواست بروم درب خانه ارسطو را بزنم، یک جوری به گوش دکارت برسانم، پیکی برای آقای نیچه بفرستم، و … و … تا به همهشان بگویم: آقایان شما ژان پل سارتر را میشناسید؟ و اگر پاسخشان منفی باشد آهی بکشم و بگویم: …. چه حیف!
اما بعدتر که آن هیجانات دوران جوانی سپری شد و بارها و بارها حرفهایش را مرور کردم، اتفاق به شکل دیگری رخ داد! دیگر گمان نمیکردم با مهمترین کشف عالم اندیشه روبرو هستم اما هنوز مطمئن بودم که ژان پل سارتر مردی است که حرفهایی بسیار شنیدنی دارد!
ژان پل سارتر ، ( Jean Paul Sartre ) فیلسوف، نویسنده، فعال اجتماعی و از برجستهترین فیلسوفانِ مکتبِ اگزیستانسیالیسم (اصالت وجود)، ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ در پاریس متولد شد. پدرش مهندس نظامی نیروی دریایی و مادرش دختر عموی آلبرت شوایتزر برنده جایزه نوبل صلح و از خانوادهای روشنفکر بود. سال 1930 در رشته فلسفه از دانشگاه پاریس فارغالتحصیل گردید و در دبیرستانهای لوهاور و لیون مشغول تدریس فلسفه شد.
در سال 1936 چند مقاله در تشریح عقاید خویش نوشت که در کتابی به نام تخیل جمع آوری گردید. در سال 1938 کتاب تهوع را منتشر ساخت. در سال 1964 ژان پل سارتر برنده جایزه نوبل ادبیات نیز شد اما این جایزه را نپذیرفت.
سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمینیست فرانسوی همراه و همدم مادامالعمر ژان پل سارتر بود. آشنایی این دو به سال ۱۹۲۹ و زمان آمادگی دوبووار برای امتحانات فلسفه در سوربن بازمیگردد. سیمون دوبووار که تحت سلطه قراردادهای مذهب کاتولیک بود بعد از آشنایی با ژان پل سارتر شدیداً و عمیقاً به او دلبسته میشود و تا آخر عمر با او همراه میماند هر چند که این رابطه در سالهای پایانی عمر سارتر تا حدودی ضعیف میشود. آلبر کامو نیز در مقطعی از زندگی ژان پل سارتر از نزدیکترین دوستان او محسوب میشد.
ژان پل سارتر در روز ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ در سن ۷۵ سالگی در بیمارستان بروسه پاریس در پی ادم ریوی از دنیا رفت. خبر درگذشت او به سرعت در سراسر جهان پخش شد و حدود ۵۰هزار نفر در پاریس در مراسم خاکسپاریش شرکت کردند. این مراسم پرجمعیتترین تشییع جنازه یک فیلسوف در قرن بیستم بود؛ از این نظر میتوان او را به ولتر – فیلسوف بزرگ عصر روشنگری فرانسه – تشبیه نمود.
3 سال پس از مرگ ژان پل سارتر، سیمون دوبووار کتابی با نام تشریفات خداحافظی در مورد مرگ وی منتشر کرد و خود او نیز 3 سال پس از انتشار کتاب و در واقع 6 سال پس از مرگ ژان پل سارتر از دنیا رفت.
برخی از جملات ژان پل سارتر :
سن عقل :
درون خود را مانند زخمی باز کرد. تمام وجود خود را دید: افکار، افکار درباره افکار، افکار درباره افکار ناشی از افکار…
در مقدمه ی که برای کتابِ دوزخیان زمین نوشته ی فرانتس فانون نگاشت :
هر کسی آزاد است آنطور که می خواهد بیندیشد؛ ولی خدا کند که بیندیشد.
دست های آلوده :
آدم همان طور که دچار امراض می شود دچار عقاید هم می شود، من اصلا نفهمیدم جوانی یعنی چه؟ من یک راست از بچگی به سن کهولت رسیدم!
گوشه نشينان آلتونا :
اگر من يك آدم را تحقير كنم ، فقط يك نفر را ، حتي يك جلاد را ، ديگر به هيچ كس نمي توانم احترام بگذارم : حرمت آدم ها مي شكند.
شیطان و خدا :
به چه دردم می خورد که دوستم بدارند؟ اگر تو مرا دوست بداری لذتش را تو می بری نه من.
انسان محکوم است به آزادی.
[av_toggle_container initial=’0′ mode=’accordion’ sort=” av_uid=’av-3xd82s’]
[av_toggle title=’آثار ژان پل سارتر’ tags=” av_uid=’av-6zh4k’]
جدول زیر گزیدهای از آثار سارتر را به نمایش میگذارد. مهمترین اثر فلسفی سارتر به نام “نقد خرد دیالکتیک” هنوز به فارسی ترجمه نشدهاست.
فارسی | فرانسه | انگلیسی | سال انتشار |
---|---|---|---|
تهوع | La nausée | Nausea | ۱۹۳۸ |
دیوار | Le mur | The Wall | ۱۹۳۹ |
مگسها | Les mouches | The Flies | ۱۹۴۳ |
خروج ممنوع | Huis clos | No Exit | ۱۹۴۴ |
سن عقل | L’âge de raison | The Age of Reason | ۱۹۴۵ |
روسپی بزرگوار | La putain respecteuse | The Respectful Prostitut | ۱۹۴۶ |
راههای آزادی | Morts san sépulture | The Victors | ۱۹۴۶ |
بودلر | Baudelaire | Baudelaire | ۱۹۴۶ |
دستهای آلوده | Les mains sales | Dirty Hands | ۱۹۴۸ |
شیطان و خدا | Le diable et le bon dieu | The Devil and the Good Lord | ۱۹۵۱ |
گوشه نشینان آلتونا | Les séquestrés d’Altona | The Condemned of Altona | ۱۹۵۹ |
جنگ شکر در کوبا | Ouragan sur le sucre | Sartre on Cuba | ۱۹۶۰ |
چرخدنده | L’Engrenage | ۱۹۶۲ | |
زنان تروا | Les Troyennes | The Trojan Women | ۱۹۶۵ |
کلمات | les mots | The Words | ۱۹۶۴ |
هستی و نیستی | |||
کار از کار گذشت | |||
مرگ در جان | |||
مردههای بی کفن و دفن | |||
بازیگر و قربانی | |||
خانواده خوشبخت | |||
در دفاع از روشنفکران |
[/av_toggle]
[/av_toggle_container]
ژان پل سارتر
اگزیستانسیالیسم
سیمون دوبووار
آلبر کامو