به بهانه سالمرگ فئودور داستايوفسكی:
زندگی شخصی او درست به اندازه داستانهایش پر از فراز و نشیب بود . از درس خواندن در مدرسه شبانهروزی، خدمت در ارتش و دستگیر شدن به جرم بر اندازی! او حتا حکم اعدام دریافت کرد و مدتها در زندان در انتظار مرگ ماند و درست در لحظاتی که همه چیز تمام شده بود به یکباره مورد عفو قرار گرفت و در سیبری تبعید شد!
بدون شک زندگی خاص فئودور داستايوفسكی، باعث شد شخصیتپردازیهایش در داستانها با ظریفترین جزئیات رقم بخورد! قلمش درست شبیه یک دوربین عمل میکرد و از ثبت هیچ نکتهای غافل نمیشد. به عنوان نمونه او در رمان معروف خود به نام ابله، لحظات آخرِ یک زندانی محکوم به اعدام را به شکلی روایت میکند که میتوان با آن شخصیت هم نوا شد و این تسلط بر فضای فکری و روانی در چنین لحظاتی ناشی از تجربیات خود وی بوده است.
از مطرحترین آثار او میتوان به : جنایت و مکافات ، ابله ، برادران کارامازوف ، قمارباز ، تسخیرشدگان و شبهای روشن اشاره کرد.
فئودور داستايوفسكی عاقبت در 9 فوریه سال 1881 و در سن 59 سالگی به علت خونریزی ریه ، درگذشت.
«آری، زندگی مملو از نشاط و سعادت است و حتی در زیر زمین هم میتوان به نیک بختی نایل شد. آلیوشا تو نمیتوانی تصور کنی تا چه اندازه اکنون به زندگی دلبستگی دارم و چه عطشی برای وجودداشتن و شناختن درمیان این دیوارهای خاموش در دل من به وجود آمده است، تمام رنجها و دشواریها را از میان خواهم برد به شرط آنکه درهر لحظه بگویم من هستم، اگر چه بییار و یاورم ولی با وجود این هستم و آفتاب را میبینم و اگر هم نبینم با این همه میدانم که وجود دارد.»
از رمانِ برادران کارامازوف