هنریک ایبسن ( Henrik Ibsen ) در ۲۰ مارس ۱۸۲۸ در اسکین نروژ متولد شد. خانواده هنریک ایبسن خانواده ای سنتی و مذهبی بودند. پدرش در 1836 دچار ورشکستگی گردید و به همین علت هنریک گرفتار فقری شدید شد. آنها در خانهای ویرانه در یک روستا زندگی میکردند و روستاییان همسایه که آنها را مثل خود نمیدیدند، به چشم تحقیر و تردید به آنها مینگریستند.
هنریک ایبسن در کودکی به نقاشی علاقه فراوان داشت، ولی فراهم نبودن وسائل مانع به ثمر رسیدن او بود. در ۱۵ سالگی در داروخانهای در شهر گریمستاد به شاگردی مشغول شد. با وقوع انقلاب ۱۸۴۸ در شمال اروپا ایبسن به سرودن اشعار آزادیخواهانه پرداخت. در سال ۱۸۵۰ برای ادامه تحصیل و به امید اخذ دکترا در رشته پزشکی به شهر کریستیانیا (اسلو کنونی، پایتخت نروژ) عزیمت نمود.
هنگامی که هنریک ایبسن در رشته تحصیلی خود موفق نشد به نوشتن روی آورد. مطالعه تاریخ روم و توطئه کاتلیناً و خطابههای سیسرون و همچنین شرح انقلاب فرانسه در ۱۸۴۸ باعث شد که ایبسن اولین نمایشنامه خود را در سال ۱۸۵۰ بنویسد. اولین اثر او به نام کاتلین در زمانی که ۲۲ ساله بوده منتشر شد.
یک سال بعد مدیر تماشاخانه شهر «برگن» شغلی به او داد. در طول پنج سالی که در این تماشاخانه مشغول به کار بود، سفرهای بسیاری به کپنهاگ داشت و مطالعاتی در زمینه تئاتر به انجام رساند. هنریک ایبسن در این تئاتر با ۱۴۵ نمایش همکاری کرد و در این مدت او هیچ نمایشنامهای ننوشت ولی با تمرین در تئاتر، تجارب بسیار خوبی کسب کرد که بعدا در نمایشنامه نویسی به کمکش آمد.
هنریک ایبسن از سال ۱۸۵۸ به اسلو بازگشت تا به کارگردانی در تئاتر ملی کریستیانا بپردازد. او با سوزان تورسن ازدواج کرد و حاصل این ازدواج تنها فرزندشان به نام سگارد بود. خانواده او در شرایط سخت و فقر به سر میبردند و ایبسن از زندگی در نروژ مایوس شد. در سال ۱۸۶۴ او اسلو را رها کرد و به ایتالیا رفت. او در ۲۷ سال بعد به سرزمینش بازنگشت و هنگامی که برگشت یک نویسنده مشهور و بحث انگیز بود.
هنریک ایبسن اثری به نام کمدی عشق نوشت و در آن حرمت و پاکیزگی زندگی زناشویی را مورد استهزا قرار داد.هنریک ایبسن سی و شش ساله بود که به رم رفت و در آنجا مدتی با فقر و بیماری مالاریا دست به گریبان شد. اثر بعدی هنریک ایبسن در سال ۱۸۶۵ با نام براند باعث شهرت او شد. قهرمان داستان، همه چیز را فدای عقیده و ایمان خود میکند. این اثر شرایطی را برایش به وجود آورد که او نمایشنامه پرگنت را نوشت. با موفقیت آثارش ،تلاش بیشتری را برای تأثیر دادن بیشتر عقاید و باورهایش در نمایش داد و توانست سبکی را بوجود آورد که به «نمایش ایده» معروف گشت.
هنریک ایبسن در ۱۸۶۸ از ایتالیا به آلمان رفت. در آنجا او سالها وقت صرف نمایشنامه امپراتور و گالیله کرد که شرح زندگی و دوران یکی از امپراتورهای رومی ژولین مرتد بود.
در ۱۸۷۰هنریک ایبسن نجاه قطعه از اشعارش را با نام «خرس شکنجه شده» منتشر میکند.
هنریک ایبسن روشهای واقعگرایانه در نمایشنامه نویسی را با الهام از آنتوان چخوف رواج داد.
هنریک ایبسن در سال ۱۸۹۱ به نروژ بازگشت ولی نروژ تغییر کرده بود. خود هنریک ایبسن تأثیر بسزایی در این تغییرات داشت. دوران ویکتوریایی در حال پایان یافتن بود و جامعه به سوی مدرنیسم در حرکت بود؛ نه تنها در تئاتر، بلکه در تمام جامعه.
هنریک ایبسن سرانجام در ۲۳ میسال ۱۹۰۶ در کریستیانا بر اثر سکته مغزی درگذشت. هنگامی که پرستارش میخواست خبر بهتر شدن هنریک ایبسن را بدهد، او با ناله گفت: «برای کشورم.» و درگذشت.
آثار هنریک ایبسن :
– کاتلینا (۱۸۵۰)
– آرامگاه جنگجو (۱۸۵۰)
– خانم اینگر (۱۸۵۴)
– ضیافت سولهاک (۱۸۵۵)
– اولاف لیل بکرانس (۱۸۵۶)
– وایکینگها در هلگلاند (۱۸۵۷)
– کمدی عشق (۱۸۶۲)
– مدعیان (۱۸۶۳)
– براند (۱۸۶۵)
– پیر گنت (۱۸۶۷)
– اتحادیه جوانان (۱۸۶۹)
– امپراتور و گالیله (۱۸۷۳)
– ارکان جامعه (۱۸۷۷)
– عروسکخانه (۱۸۷۹)
– ارواح (۱۸۸۱)
– دشمن مردم (۱۸۸۲)
– مرغابی وحشی (۱۸۸۴)
– روسمرهولم (۱۸۸۶)
– بانوی دریایی (۱۸۸۸)
– هدا گابلر (۱۸۹۰)
– استاد سون نس (۱۸۹۲)
– ایولوف کوچک (۱۸۹۴)
– جان گابریل بورکمن (۱۸۹۶)
– وقتی ما مردگان از خواب برمی خیزیم (۱۸۹۹)
منابع : باشگاه اندیشه / ویکی پدیا