سهراب سپهری در ۱۵ مهر ماه سال ۱۳۰۷ به دنیا آمد. کودکی خود را در کاشان در باغی بزرگ به سر آورد. این باغ که یکی از باغهای زیبای کاشان بود به اجداد وی تعلق داشت. در خاندان سهراب سپهری مردانی ظهور کرده بودند که نامشان در تاریخ ادب و هنر ایران ثبت شده است. در میان اجداد پدری سهراب سپهری نام مورخ الدوله نویسنده ناسخ التواریخ بیش از همه معروف است…
سهراب سپهری که بعدها به عنوان یکی از بزرگترین شاعران طبیعت گرا و طبیعت شناس ایران مورد قبول همگان قرار گرفت، این جنبه مهم از شخصیت خویش را وام دار بزرگ شدن در این باغ بود که به سان پنجرهای بزرگ به آفاق طبیعت گشوده شده بود.
سهراب سپهری در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و همزمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. سهراب سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ شعر خود را با عنوان زندگی خوابها منتشر کرد. در آذر ۱۳۳۳ در ادارهٔ کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزهها شروع به کار کرد و در هنرستانهای هنرهای زیبا نیز به تدریس میپرداخت.
سهراب سپهری به فرهنگ مشرقزمین علاقه خاصی داشت و سفرهایی به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین داشت. مدتی در ژاپن زندگی کرد و هنر «حکاکی روی چوب» را در آنجا فراگرفت. همچنین به شعر کهن سایر زبانها نیز علاقه داشت؛ از این رو ترجمههایی از شعرهای کهن چینی و ژاپنی انجام داد. سهراب سپهری که گویا گمشده ای را در سفر پیدا کرده بود به شهرها و کشورهای زیادی رفت که از جمله آنها میتوان به فرانسه، انگلستان، ایتالیا، آمریکا، مصر، آلمان، اسپانیا، هلند، اتریش، یونان و … اشاره کرد. سهراب سپهری در پاریس در مدرسه هنرهای زیبا به تحصیل رشتهٔ لیتوگرافی پرداخت.
آشنایی و رفاقت سهراب سپهری با ستونهای بزرگ ادب فارسی و بیش از همه نیما یوشیج و فروغ فرخزاد نشان دهنده کشش و ذوق او بود. سهراب سپهری با همه بزرگان شعری ایران ایام خود دوستی داشت، اما در بین آنها استقلال خود را حفظ میکرد.
صدای پای آب ، مسافر ، ما هیچ ما نگاه و حجم سبز از جمله مطرحترین آثار سهراب سپهری هستند. شاعری که علاوه بر تسلط بر ادبیات نقاشیهای زیبایی نیز از خود به جای گذاشت. نقاشیهایی که هر یک دارای بارقههایی از اندیشه او هستند. جالب آنکه رکورد فروش نقاشی در داخل کشور نیز متعلق به اثری از سهراب سپری است. در خرداد سال 1394 یکی از آثار سهراب سپهری در حراجی تهران به مبلغ دو میلیارد و هشتصد میلیون تومان به فروش رسید.
دستمایه اصلی نقاشیهای سهراب سپهری اشکال ساده شده طبیعت است. حتی یک خط راست.این سادهترین وسیلهٔ بیانی در نقاشی ـ اغلب در کارهای سپهری طوری ترسیم شده است که یاافق فراخ کویر را به یاد آورد و یا راستای درختی سر به آسمان نهاده را. کوههای دور دست کهدر ایران مرکزی هر کجا برویم در انتهای چشم انداز حضور دارند. تپههای مواج که از کوهها نزدیکترند مسیر نهری که شیب تپه را میبرد و قطاری از درختهای بید را به سوی آبادیمیبرد، خانههای بهم چسبیده آبادی. بام قوس دار خانه گوشهای از در و دیوار خانه در ارتباطبا شاخهٔ یک درخت، تنهٔ درخت، سرشاخههای آن، علفهای خشک و پا جوشهای اطراف تنه،یک گل وحشی، شقایق یا آلاله، اینجا یا کمی دورتر آنجا، چند تخته سنگ، یک برکهٔ کوچک…اینجا موضوعات مورد توجهٔ نقاش است.
سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت. او سرانجام در غروب ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت.
صحن امامزاده سلطانعلیبن محمد باقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب سپهری گردید.
سهراب سپهری
منابع : ویکی پدیا / سایت رسمی سهراب سپهری / آکا ایران / همشهری آنلاین