اورهان پاموک ( Orhan Pamuk ) ، متولد 7 ژوئن 1952 ، تنها نویسنده ی کشور ترکیه است که تا کنون موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شده است.
زندگی اورهان پاموک را از زبان خودش بخوانید :
” در مدارس خصوصی استانبول تحصیلاتم را به پایان رساندم. پس از سه سال تحصیل در رشته ی معماری ، به قصد نویسندگی آن را رها کردم. از هفت تا بیست و دو سالگی تصمیم داشتم نقاش شوم. در کودکی و دوران آغاز جوانی به صورت جدی، با شورو علاقه ی وافر نقاشی می کردم. گرچه نقاشی را ادامه ندادم اما در همان سن خوب می دانستم که جز یک زندگی هنری نخواهم داشت.
وقتی به زندگی ام می نگرم، مردی را می بینم که بی وقفه در غم و شادی پشت میزی نشسته و می نویسد. کتاب هایم را همواره با وسواس، صبر، خوش بینی و باور نوشته ام. موفقیت و شهرت و رضایت شغلی و … آسان به دست نیامده است. امروز کتابهایم به 55 زبان ترجمه می شود اما بیشترین تلاشم صرف انتشار نخستین کتابم در داخل ترکیه شد. برای انتشار ” آقای جودت و پسران” چهار سال در ترکیه ناشری جستجو کردم گرچه جایزه ی رمان های چاپ نشده را نیز برده بود.
در روزهای پس از انتشار نخستین کتابم در 1982 با آیلین تورگون Aylin Tűregűn ازدواج کردم. با هم در همان بخش های غربی شده ی استانبول ، در همان محله ی ثروتمند نشین بزرگ شده بودیم و در همان مدرسه ها درس خوانده بودیم بی آنکه همدیگر را بشناسیم. مانند یک ترک سنتی ” از دهات خودمان زن گرفتم”. در 1991 دخترم به دنیا آمد. به او نام رویا، قهرمان رمان ” کتاب سیاه” (Kara Kitap) را دادیم.
در زندگی جز نوشتن کار دیگری انجام ندادم. در فاصله ی 1985 تا 1988 بدلیل تحصیل دکترای همسرم در دانشگاه کلمبیا نیویورک به عنوان visiting scholar زندگی کردم. غنای کتابخانه ها، کتابفروشی ها و موزه های امریکا همیشه ی مایه ی هیجان من بوده است. در سال 2002 از همسرم جدا شدم. هنوز هم بهترین دوستانم او و دخترمان هستند. در سال 2006 پیش از دریافت نوبل در دانشگاه کلمبیا شروع به تدریس نمودم.
یک روز شاد برای من روزی معمولی است که یک صفحه متن خوب نوشته باشم. زندگی بدون نوشتن برایم ناقص و بی مفهوم است. آنان که مرا می شناسند گرچه می دانند عاشق نوشتن و میز تحریر و کاغذ و خودنویس هستم اما گاهی نصیحتم می کنند که کمی هم تفریح کنم، گردش بروم، زندگی کنم! اما کسانی که بیشتر مرا می شناسند به خوبی می دانند که هر آنچه مرا از نوشتن و کاغذ و قلم دور کند در نهایت به من آسیب خواهد زد. از معدود انسان های خوشبخت هستم که در زندگی جز به امور دلخواهم نپرداخته ام.
می دانم که بسیار بیشتر از نیمه ی عمر خودم را پشت سر گذاشته ام اما باور دارم که هنوز پس از سی و دو سال عمر نویسندگیم در نیمه ی راه هستم. قطعاً پیش رویم سی و دو سال دیگر برای شگفت زده کردن مادرم و خوانندگانم فرصت باقیست.”
پاموك همچنين برنده جايزه صلح كتابفروشي آلمان، جايزه پترزبورگ، بهترين رمان سال فرانسه است و دكتراي افتخاري از دانشگاههاي برلين، مادريد و لبنان را دارد.
آثار پاموك پريشاني و فقدان هويتي كه ناشي از تفاوتهاي ارزشي بين شرق و غرب است را به تصوير ميكشند و تنشهاي عميق بين سنت و مدرنيسم/سكولاريسم را مطرح ميكنند. داستانهاي او معمولاً حالت مغشوش و نگرانكنندهاي دارند كه با طرح و شخصيتهاي پيچيده همراه ميشوند. در كنه كتابهاي او ارادتش به هنرهاي خلاقانه نظير ادبيات و نقاشي هويدا است. او معتقد است خلاقيت و تخيلاتي كه در حين نوشتن به كار ميرود توسط نيرويي به او الهام ميشود. او در جهت آزادي بيان اظهاراتي در مورد كشتار دستهجمعي كردهاي تركيه و نسلكشي ارمنيها در تاريخ اين كشور داشته است كه واكنش شديد مليگرايان تركيه را برانگيخته و موجب شكلگيري كمپينهاي تنفر و شكايات قانوني و سوزاندن كتابهاي او شد. عليرغم تمام اين اتفاقات وي همچنان اذعان داشت كه ميليونها نفر در اين كشور كشته شدهاند و من با جرأت به اين موضوع اشاره ميكنم.
آثار اورهان پاموک :
- آقای جودت و پسران، ۱۹۸۲
- خانه ساکت، ۱۹۸۳
- قلعه سفید، ۱۹۸۵
- کتاب سیاه، ۱۹۹۰
- چهره پنهان، ۱۹۹۲
- زندگی تازه، ۱۹۹۴
- نام من سرخ، ۱۹۹۸
- رنگهای دیگر (منتخب نوشتهها و گفتگوها)، ۱۹۹۹
- برف، ۲۰۰۲
- استانبول: شهر و خاطره ها، ۲۰۰۳
- چمدان پدرم (خاطرات)، ۲۰۰۷
- موزه معصومیت، ۲۰۰۸
اورهان پاموک
منابع : ویکی پدیا / انسان شناسی و فرهنگ / کتابیسم